خلاصه کتاب روانشناسی شخصیت شولتز رو براتون گذاشتم
هر جا میرفتم 10000 تومن هزینه ش میشد آخری خریدمش
چیکار میشد کرد
همه چیز رو توی این دنیا پولکی کردن که مثلا به دانشجو کمک کنن
واقعا جای تاسف داره
من لینکشو اینجا میزارم تا هیج دانشجوی دیگه ای نره و هزینه کنه و پول بده
انسان باشیم
التماس دعا
از اون بالا دانلود نشد این لینک پایین رو بزنید
file:///C:/Users/a/Desktop/shakhsyat-sholtz.pdf
[ شنبه 96/9/18 ] [ 12:59 عصر ] [ شبنم موحد ]
[ جمعه 95/8/28 ] [ 11:1 عصر ] [ شبنم موحد ]
گاهی وقت ها این دوستی های ساده و به دور ازحس دوست داشتن های یواشکی و عاطفی و کلا خالی از هر احساسی که تنها یک آشنایی ساده بیش نیست قصه ی خبر های روزنامه ها و مجله های زرد تداعی میکند و در دلمان جنجال به پا میکند .
تمام عقربه های توجه و احساسمان مثل یک قطب نمایی که در معرض باد و یا باران قرار گرفته اشتباه کار میکند و تنها یک قطب را نشان می دهد و میگوید فقط او و تنها او و ....
عمق فاجعه از جایی شروع میشود که مرغ یک پای ضرب المثل های مادر بزرگ یهویی این وسط عرض اندام میکند و میگوید فقط و فقط تو را میخوام و بس
به قول نوشته های پشت کامیونی " بی تو هرگز "
تخته گاز در جاده خاکی احساس خام پیش میروی قبل از اینکه از خودت بپرسی این جاده دو طرفه هست؟ آیا این هم همان احساس را به تو دارد ؟
اخ این احساس بیچاره که چه ها نمیکشد از دست ما ... تا آخرین نفس از جانش مایه میگذارد و انقدی که دیگر چیزی از او باقی نمی ماند
اینجاست می بینی در این بده بستان های عاطفی هیچ نگرفتی ..آنچه را هم که داشتی از دست داد و حال مانده ای با یک احساس ته کشیده
حالا وقت آن رسیده که حس تنفر خودی نشان دهد و بگوید احساس جان حالا که تو نیستی من جور تمام این ملامت هایت را میکشم فدایت شوم
از عشق.. دوست داشتن و هر احساس خوب و عاشقانه ی دیگری منتفر میشوی
از صداقت و بی ریایی و مهربانی گله مند میشوی و برای بدست اوردن این سرمایه عزیزی که راحت از دستش دادی بی تفاوتی و خودخواهی و غرور پیشه میکنی و این یعنی ته این جور روابط هول هولکی
چه خوب است گاهی یکمی از خودمان را بگذاریم برای روزهایی که جز خودمان کسی را نداریم.
در آخر میخواهم در هرچیزی در ابتدا آگاهی داشته باشید
بعضی زخم ها التیام ناپذیرند .
[ سه شنبه 95/6/9 ] [ 12:14 عصر ] [ شبنم موحد ]
مدت زمان زیادی تا شروع مدارس باقی نمانده و والدین کم کم کودکان خودرا برای حضور در مدارس و پیش دبستانی ها آماده میکنن
علاوه بر خرید وسایل مورد نیاز مدرسه و حال و هوای خوب این دوران طلایی یک مسئله اساسی در این میان است
" جدایی کودک از والدین در ساعات مدرسه "
جدا شدن کودک از خانواده حتی ساعاتی کوتاه دروازه ای بزرگ برای کودک است برای ورود به دنیای آدم بزرگ هاست
پس میتواند سخت باشد و البته این سختی و قبول این شرایط بستگی به میزان وابستگی کودک به والدین دارد که هر چه کمتر باشد کنار آمدن با این شرایط برای کودک بسیار راحت تر خواهد بود.
در اینجا کودکانی که والدین شاغل داشته اند و در ابتدای دوران خردسالی در مهد کودک ها بوده اند ، با مدرسه و فضای آن بیشتر ارتباط برقرار میکنند و اضطراب جدای کمتری دارند .
در این مقاله هدف اصلی بررسی شرایط کودکانی است که به مهد کودک نرفته اند و از والدین خود دور نبوده اند:
پیشنهاد اول ما این است که هنگام ثبت نام کودک در مدرسه آن را به همراه خود ببرید و کودک را با فضای مدرسه آشنا کنید ... میتوانید گردش کوتاهی در حیاط مدرسه بزنید و حتی از آب خوری مدرسه یک لیوان آب به او بدهید و سعی کنید با کودکانی آن روز برای ثبت نام آمده اند آشنایش کنید .
در مرحله دوم پیشنهاد ما این است که از خاطرات روز اول خودتان که ترس آور بوده و یا مشکلی برایتان پیش آمده چیزی نگویید... حد الامکان از خاطرات خوب و دوستان جدید و معلمین مهربان سخن بگویید و سعی در کاهش اضطراب کودک داشته باشید و مدرسه را پیش روی کودکتان محیطی دوستداشتنی و شاد ترسیم کنید.
در مرحله سوم پیشنهاد میشود که لباس های مدرسه کودک را شب قبل مرتب کرده و کنار تخت کودک قرار دهید و بگویید که فردا منتظرین که او را در این لباس ببینید و فردای آن روز به همراه کودک به مدرسه بروید و از او عکس بگیرید و در تمام مسیر شاد باشید وبخندید و حد المقدور این روز را کودک شوید و با کودک شعر بخوانید و هر انچه را که میدانید کودکتان را شاد میکند را انجام دهید ... اگر تنها این یک روز را رعایت کنید و او را به مدرسه مشتاق کنید روزهای دیگر اشتیاق به حضور در مدرسه را چهره کودکتان میتوانید ببینید.
تذکرات :
معلم و یا ناظم مدرسه را از وجود اضطراب در کودک مطلع سازید.
سعی کنید در ساعات اولیه حضور در مدرسه کودک با یک یا چند کودک دیگر دوست شود .
بعد از اتمام ساعت مدرسه به دنبالش بروید و از مدرسه و معلم و دوستانش از اون سوال کنید .
[ شنبه 95/5/30 ] [ 1:13 عصر ] [ شبنم موحد ]
امروز روز 17 مرداد روز خبرنگار است
امروز تنها روزی است که بجای نوشتن از هر قشری اجازه داریم از خودمان بنویسیم
به نحوی این زخم های کهنه دهن باز میکنن تا از درد ها و رنج های خودمان بگوییم
چه خوب بود که برای یک روز هم که شده امروز را کلا خالی از خبر کنیم اما نه اگه خالی از هر خبری باشد و تمام خبرنگار امروز را برای خودشان یک استراحتی بکنن و دست به سیاه و سفید نزنن پس چه کسی به همه بگویید که امروز روز ماست.
باز هم باید خودمان دست به کار شویم جور امروزمان را هم خودمان بکشیم
امروز نمیخواهم مثل تمامی مقاله های دیگر با جملات کلیشه ای ادامه بدهم و بگویم که برپایه رسالتمان که حق و حقیقت گویی است قدم برمیداریم و در قبال همه مخاطبانمان مسئولین " .
این جملات در خون خبرنگار جاریست اگه جز این بود که خبرنگار نبودیم.
میخوام از طرف خودم و از تمامی عزیزان عرصه علم و آگاهی به زبان ساده تشکر کنم :
باید از صبرتان تشکر کرد وقتی که پشت درهای بسته جلسات می نشینید و اجازه ورود ندارید
باید از پشتکارتان تشکر کرد وقتی که بارها و بارها تماس و ارتباط میگیرید ولی پاسخی نمیگیرید
باید از تلاشتان تشکر کرد وقتی که پله ها را مدام بالا و پایین میکنید مسیر های طولانی را طی می کنید از استراحتتان می زنید تا دردی از دردهای مردم را جلوه دهید و دستی را بگیرید که گره ای از مشکلات را حل کنید و آن را در سریع ترین زمان در اختیار مخاطبان قرار میدهید ..
باید از گذشتتان تشکر کرد وقتی که کتک میخورین.. دوربینات را می شکنند و یا از جملات ناپسند از شما استقبال میکنند.
باید از روحیه قوی شما تشکر کرد وقتی درناک ترین تصاویر و گزارشات را تهیه میکنید و دم نمیزنید.
درد هایتان زیاد است
فرصت اما کم
چه خوب است که امروز توست خبرنگار
روز تمامی طلایه داران علم آگاهی مبارک
[ شنبه 95/5/16 ] [ 10:59 صبح ] [ شبنم موحد ]
بدترین نوع حجاب همین حجاب آمریکایی هستن که جوانان ما کم کم دارن سراغش میرن
مطلب جالبی در مورد حجاب آمریکایی به خط وبلاگنویس وبلاگ " حریم آسمانی دیدم که به نظرم جالب بود
در حجاب آمریکایی زنها مسلمونند؛ ختم انعام میگیرن؛ به زیارت امام زادهها میرن؛ در عزاداریها شرکت میکنن؛ اما شل حجابی بخشی از فرهنگشون میشه.
در حجاب آمریکایی چادرها رفته رفته بالا میره؛ نازک میشه و ...
در حجاب آمریکایی وقتی زنها از مرز کشور میگذرند روسریها میرن داخل کیفها.
در حجاب آمریکایی زنها از نامحرمان بیرونی سر میگیرن و با نامحرمان فامیل مانوس و سربرهنهاند.
در حجاب آمریکایی زنها و عروسهای مسلمون محجبه؛ در مراسم عروسی یادشون میره که مقابل نامحرم، آرایش کرده و سربرهنه وایسادند. (بگمان اینکه خب عروسی یه روزه)
در حجاب آمریکایی؛ چین کمونیست برای مسلمونا؛ روسری؛ مانتو و شاید در آینده نزدیک؛ چادر نماز تولید کنه.
در حجاب آمریکایی حریم امن خانواده را کم رنگتر میبینید.
در حجاب آمریکایی چون جلف پوشیدن زنهای محجبه مد خواهد شد؛ زنها غبار خیانت را در چهره شوهراشون مشاهده میکنند.
در حجاب آمریکایی برای پوشش زنان مسلمان طرح و الگوهای فراوان در پس مرزها ریخته میشه.
در حجاب آمریکایی زنهای مسلمون اعراب و خاورمیانه؛ حجاب کامل سرشون را با آرایش کردن و لباس جلف پوشیدناشون همراه کردند.
در حجاب آمریکایی ناموسداری مردها زیر سوال میره.
در حجاب آمریکایی پارچههایی بنام شال و روسری بر سرها شده ؛ ولی فلسفه و هویت اسلامی بودن حجاب از سرها برداشته شده.
در حجاب آمریکایی ایدئولوژی که در آن واقعیت حجاب نهفته است همسو با نگرش و خواسته استکبار قرار میگیره.
در حجاب آمریکایی اگه مصلحت ایجاد کنه باید حجاب داشت و نماز خواند و اگر مصلحت نباشه باید دوش بدوش استکبار علیه حجاب و اسلام اقدام بشه.
[ پنج شنبه 95/4/10 ] [ 1:30 عصر ] [ شبنم موحد ]
قابلیت سرچ در فضای مجازی برای آدم هایی که یکباره یاد کسی آن دور دورهای ذهنشان می افتند ،
معجزه ی بزرگیست !
اینکه یک آدم فراموش شده را بعد از سالها به یاد بیاوری
و دلت بخواهد حداقل بدانی اکانتی با نام خودش توی اینستاگرام ها و تلگرام ها و برنامه های این چنینی دارد یا نه...
که اگر داشت ،
عکسش را بعد از این همه سال ببینی و با تغییرات زندگی أش آشنا شوی..
خاطراتت را مرور کنی
و شاید کمی هم اشک بریزی..!!
اسم و فامیلش را به صورت های متفاوت تایپ میکنی
و سرچ وسرچ و سرچ...
اینطور وقت ها معمولأ آدم ناکام می ماند و هیچ شخص آشنایی پیدا نمیکند
حالا شاید برحسب اتفاق توی این سرچ های پی در پی یک تشابه اسم وجود داشته باشد
و برای چند لحظه تا یاد آوری چهره ی شخص مورد نظر قلبت تپش های تند تری را تقبل کند
اما در اکثر مواقع بعد از دیدن عکس فرد ناشناس است
و امید نا امید...
اگر هم از عکس خودش برای پروفایل استفاده نکرده باشد
که اوضاع بدتر است و دو دل میمانی!.
حتمأ برای همه ی ما یکبارش پیش آمده ، آن آدم فراموش شده ی
ناگهان به یاد آمده را همه ی ما داشته ایم ،
شاید دوست دوران مدرسه ،
عشق دوران نوجوانی، همکلاسی دوران دانشگاه ، فامیلی که در خارج از کشور اقامت دارد
یا آدم های گمشده ی دیگری که حالا شاید اکانتی هم داشته باشند
اما با نام مستعاری که ما نمیدانیم و نمیتوانیم حدس بزنیم...
شاید این ندانستن خیلی بهتر از این باشد
که با همین سرچ کوتاه عشق اولت را پیدا کنی و
هزار خاطره توی ذهنت زیرو رو شود ، اگر عکس پروفایلش ، خودش باشد
که مینشینی با دقت نگاهش میکنی ، نگاه میکنی
که بفهمی در این مدت طولانی چه بر سر زندگی أش آمده و
چقدر تغییر کرده است
اما اگر عکس دو نفره باشد
یا مثلأ روی پروفایلش نوشته باشد "این ِرل " یا چمیدانم
از همین جمله های معروف عاشقانه ؛
چه غمی را باید به جان بخری...
شاید سالهای سال هم گذشته باشد
اما داغش دوباره تازه میشود و
چند روزی حال و روزت را تلخ میکند...
میدانم این قابلیت سرچ ، با تمام خوبی ها و بدی هایش شاید اشک خیلی ها را در آورده باشد ،
خیلی های عاشق را....
که از دنیای واقعی جاماندند
و برای دیدن معشوقشان دست به جستجوهای مجازی زدند!!
فکر میکنم
بهتر باشد
برای یوزرهایمان اسم های خودمان را انتخاب کنیم ،
شاید یک روز
یک نفر
به یادمان افتاد
و خواست پیدایمان کند...
لطفأ
اسمت را
هرجا که میروی
با خودت ببر
یک روز
دلتنگت خواهم شد...
#نازنین_عابدین_پور
[ دوشنبه 95/3/31 ] [ 10:54 صبح ] [ شبنم موحد ]
نام اسلام آمریکایی را چند مدتی است که به وفور می بینیم اما تا بحال فکر کرده اید که ریشه آن در ابتدا از کجا شروع و مطرح گردید ؟
اسلام آمریکایی اصطلاحی می باشد که نخستین بار توسط امام خمینی که برای توصیف نوعی اسلام جعلی استفاده میشد مطرح گردید و این اصطلاح، بعدها کاربرد بیشتری پیدا کرد و جز مسائل مهمی شد که هم اکنون در منازعات سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد و جز مسائل مطرح می باشد.
در اینجا یک پوستر با موضوع اسلام آمریکایی منتشر می شود که تاکیدی بر سخن شهید اوینی در خصوص اسلام آمریکایی دارد .
اسلام آمریکایی و اسلام ناب در کلام مقام معظم رهبری در جدول زیر آمده است :
[ شنبه 95/3/1 ] [ 12:15 عصر ] [ شبنم موحد ]
اقتصاد مقاومتی تنها راه نجات توسعه کشور در تمام زمینه های مختلف است چون ما باید برای از بین بردن مشکلات خود از نیروهای جوان و دلسوز استفاده کنیم چراکه هیچ کس جز خودمان برای ما دلسوزی نمی تواند بکند.
ما نباید چشممان به دست دشمنانمان باشد چرا که با تصویب صد برجام و امسال آن دشمنی آنان با ملت ایران تمام نمی شود.
مقام معظم رهبری بارها و بارها در سخنرانی های اخیر چند ساله خود به اقتصاد مقاومتی اشاره داشته اند که مسئولین پا را دامنه شعار فراتر نهند و آن را به عمل تبدیل کنند.
هر کسی که خود را دلسوز نظام می داند باید در امر اقتصاد مقاوتی مسئول دانسته و برای برطرف کردن دغدغه مقام معظم رهبری گام بردارد.
[ دوشنبه 95/2/6 ] [ 11:3 صبح ] [ شبنم موحد ]
[ دوشنبه 94/11/19 ] [ 10:32 عصر ] [ شبنم موحد ]
::